توضیحات محصول
تحلیل گفتمان
تحلیل گفتمان ( Discourse Analysis ) که در زبان فارسی به سخنکاوی، تحلیل کلام و تحلیل گفتار نیز ترجمه شده است، یک گرایش مطالعاتی بینرشتهای است که در اواسط دهههای ۶۰ و ۷۰ در پی تحولات معرفتی در علوم اجتماعی و انسانی ظهور کرد. این گرایش به دلیل بینرشتهای بودن به زودی بعنوان یکی از روشهای کیفی در حوزههای مختلف علوم سیاسی، علوم اجتماعی، ارتباطات و زبانشناسی انتقادی قرار گرفت.
تعریف گفتمان
گفتمان ( Discourse ) شکلی از کاربرد گفتگو است، اما به صورتی کلیتر. بدین معنا که در گفتمان تنها معنای ظاهری مطرح شده در گفتگو نقش ندارد بلکه شرایط زمانی، مکانی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را به صورت پنهان با خود در بردارد.
در نظر فوکو، گفتمانها درباره موضوعات صحبت نمیکنند و هویت موضوعات را تعیین نمیکنند بلکه سازنده موضوعاتاند و در فرایند این سازندگی مداخله خود را پنهان میکنند. گفتمان روشن میسازد چه کسی در چه زمانی و با چه آمریتی صحبت میکند.
تاریخچه تحلیل گفتمان
این اصطلاح برای نخستینبار در سال ۱۹۵۲ در مقاله یک زبانشناس معروف انگلیسی به نام زلیک هریس ( Zellig Harris ) به کار رفت. زلیک هریس تحلیل گفتمان را صرفا نگاهی صورتگرایانه و ساختارگرایانه میداند. یعنی دیدگاهی که توجه به جمله شکل و صورت متن دارد و نه کارکردگرایانه که به کارکرد متن و واحدهای زبانی متمرکز است.
تحلیل گفتمان ( Discourse Analysis ) که در زبان فارسی به سخنکاوی، تحلیل کلام و تحلیل گفتار نیز ترجمه شده است، یک گرایش مطالعاتی بینرشتهای است که در اواسط دهههای ۶۰ و ۷۰ در پی تحولات معرفتی در علوم اجتماعی و انسانی ظهور کرد. این گرایش به دلیل بینرشتهای بودن به زودی بعنوان یکی از روشهای کیفی در حوزههای مختلف علوم سیاسی، علوم اجتماعی، ارتباطات و زبانشناسی انتقادی قرار گرفت.
تعریف تحلیل گفتمان
در نگاه نخست شاید تحلیل گفتمان همان تحلیل متن یا نوشتار ( text analysis ) یا تحلیل گفتار به نظر آید. اما واقعیت این است که تحلیل گفتمان چیزی بیش از آرای هارولد لاسول درباره تحلیل فرستنده، تحلیل پیام، تحلیل وسیله و تحلیل گیرنده است.
دیری نگذشت که بعضی از زبانشناسان این مفهوم را در معناهای متفاوتی به کار بردند. به اعتقاد برخی تحلیل گفتمان شامل تحلیل ساختار زبان گفتاری ـ مانند گفتوگوها، مصاحبهها و سخنرانیها ـ و تحلیل متن شامل تحلیل ساختار زبان نوشتاری ـ مانند مقالهها، داستانها، گزارشها و غیره ـ میشود.
آنها معتقد بودند که تحلیل گفتمان بیشتر به کارکرد یا ساختار جمله و کشف و توصیف روابط آن میپردازد. به عبارت دیگر تحلیل گفتمان عبارت است از شناخت رابطه جملهها با یکدیگر و نگریستن به کل آن چیزی که نتیجه این روابط است.تحلیل گفتمان به سازوکارهای زبانی تشکیل متن میپردازد و اینکه چه ابزارهایی به جملههای زبان متنیت میبخشند.
در تحلیل گفتمان، برخلاف تحلیلهای سنتی زبانشناسانه، دیگر صرفا با عناصر نحوی و لغوی تشکیل دهنده جمله بعنوان عمدهترین مبنای تشریح معنا سروکار نداریم، بلکه فراتر از آن به عوامل بیرون از متن، یعنی بافت موقعیتی ( context of situation )، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، ارتباطی و غیره سروکار داریم.
تحلیل گفتمان، روشی نوین برای پژوهش در متنهای ارتباطی است که برای شناخت پیام و معنی به کار رفته در پیامهای ارتباطی کاربرد یافته است.این روش در آغاز تا حد زیادی وامدار زبانشناسی بوده است.
بسیاری از زبانشناسان هم به این قول “مالینوفسکی” استناد میکنند که میگوید : “مفهوم و معنی در دل کلمات نهفته نیست، بلکه معنی در “ اوضاع و احوال” اجتماعی، وضع ادای کلمات، ساختمان جمله، اثرکلمات مجاور بر یکدیگر و دهها عامل دیگر مبتنی میباشد.”
به این ترتیب “معنی” در کنه “شرایط اجتماعی” قرار دارد که هر پیام با توجه به وضع فرستنده و گیرنده دستخوش دگرگونی میشود. از این منظر معنیشناسی را مطالعه “معنی” دانستهاند به مفهوم مصداقی که در جهان خارج وجود دارد یا مبتنی بر مصداقها به شکل نوعی تصویر ( Image ) در ذهن گوینده است و “تحلیل گفتمان” به معنی “تجزیه و تحلیل کلام” به مطالعه رابطه میان صورت و نقش در ارتباط کلامی میپردازد.
در تحلیل گفتمان مجموعه شرایط اجتماعی، زمینه وقوع متن یا نوشتار، گفتار، ارتباطات غیرکلامی و رابطه ساختار و واژهها در گزارهای کلی نگریسته میشود.
واژهها هر کدام به تنهایی مفهوم خاص خود را دارا هستند اما در شرایط وقوع و در اذهان گوناگون معانی متفاوتی دارند. برای مثال رستگاری برای یک انسان دیندار معنایی متفاوت از رستگاری برای یک انسان غیر دیندار دارد.
تحلیل گفتمان اما تنها در زیر چتر زبانشناسی نماند. این گرایش به همت متفکرانی چون میشل فوکو از زبانشناسی وارد مطالعات فرهنگی و مباحث اجتماعی و سیاسی شد و شکل انتقادی به خود گرفت.
کاربردهای تحلیل گفتمان
تحلیل گفتمان از سطح گفتار فراتر رفته و شامل گفتار، نوشتار و همچنین شامل ناگفتهها و نانوشتههای یک متن نیز میشود و مضامین خاصی را با خود به همراه دارد.
تحلیل گفتمان از لحاظ روش در زمره تحلیلهای کیفی قرار میگیرد. ادعای تحلیل گفتمان آن است که تحلیلگر در بررسی یک متن از خود متن فراتر میرود و وارد بافت یا زمینه متن میشود. یعنی از یک طرف به روابط درون متن و از طرف دیگر به بافتهای موقعیتی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی متن میپردازد.
تحلیل گفتمان در رشتههایی چون زبانشناسی، نقد ادبی، قومنگاری، جامعهشناسی، روانشناسی ادراکی و اجتماعی، معنیشناسی، علوم سیاسی، علوم اجتماعی، ارتباطات و مطالعات فرهنگی کاربرد دارد.
اهداف تحلیل گفتمان
مهمترین اهداف تحلیل گفتمان را به این ترتیب خلاصه کرد :
۱ـ نشان دادن رابطه بین نویسنده، متن و خواننده
۲ـ روشن ساختن ساختار عمیق و پیچیده تولید متن یعنی “جریان تولید گفتمان”
۳ـ نشان دادن تاثیر بافت متن ( واحدهای زبانی ) و بافت موقعیتی ( عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تاریخی و شناختی ) بر روی گفتمان
۴ـ نشان دادن موقعیت و شرایط خاص تولید کننده گفتمان ( شرایط تولید گفتمان )
۵ـ نشان دادن بیثباتی معنا؛ یعنی معنا همیشه در حال تغییر است، هرگز کامل نیست و هیچ وقت بهطور کامل درک نمیشود.
۶ـ آشکار ساختن رابطه بین متن و ایدئولوژی. تحلیل گفتمان از بدو پیدایش همواره درصدد بوده است تا نشان دهد که هیچ متن یا گفتار و نوشتاری بیطرف نیست بلکه به موقعیتی خاص وابسته است. این امرممکن است کاملا غیرعمدی و ناآگاهانه باشد.
۷ـ و هدف عمده تحلیل گفتمان این است که تکنیک و روش جدیدی را در مطالعه متون، رسانهها، فرهنگها، علوم، سیاست، اجتماع و… بدست دهد. مبادی فکری این روش همان پیشفرضهای پسامدرن هستند.
نوع فایل پاورپوینت-73 اسلاید- حجم فایل 12 مگابایت